ویژگی های امیر المومنین علی عله السلام
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:23
(1) ویژگىهاى امیر مؤمنان على بن ابى طالب (خدا از او خشنود باد) و بیان نمازگزاردن وى پیش از دیگران و این که او نخستین کسى است از این امت که نماز گزارد
(2) حدیث یک «1»- حبّه عرنى مىگوید: از على علیه السّلام شنیدم که فرمود: «من نخستین کسى هستم که با رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزاردم».
(3) حدیث دو «2»- زید بن ارقم مىگوید: نخستین کسى که با رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزارد، على [علیه السّلام] بود.
(4) حدیث سه «3»- زید بن ارقم مىگوید: نخستین کسى که به رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم ایمان آورد، على بن ابى طالب [علیه السّلام] بود.
__________________________________________________
(1) حدیث یک در مصادر دیگر: مسند طیالسى: 24 ح 188؛ مصنف ابن ابى شیبه 6/ 370 ح 32076؛ مسند احمد 2/ 165 ح 1191 و 1192؛ فضائل احمد: 82 ح 121، و 84 ح 125، و 208 ح 286؛ مسند أبو یعلى 1/ 348 ح 447؛ الآحاد و المثانى: 179؛ اوائل ابن أبى عاصم: 30؛ مسند بزّار: 3 ح 751؛ مناقب کوفى 1/ 269 ح 180؛ معارف ابن قتیبه: 169؛ انساب الأشراف: 8 ح 9؛ اوائل عسکرى: 91؛ کامل ابن عدى 5/ 4؛ تاریخ بغداد 2/ 274 و 4/ 233؛ مستدرک حاکم 3/ 112؛ معجم اوسط طبرانى 2/ 444 ح 1767؛ مناقب خوارزمى: 57 ح 23؛ مناقب ابن مغازلى: 14 و 15 ح 20 و 21؛ ترجمة الإمام على من تاریخ دمشق 1/ 54- 60 ح 80- 87؛ شرح ابن أبى الحدید 13/ 229، ذیل خطبه 238؛ تهذیب الکمال 5/ 354؛ استیعاب 3/ 1905.
(2) حدیث دو در مصادر دیگر: طبقات کبرى 3/ 12 و 21؛ مسند طیالسى: 93 ح 678؛ مسند احمد 4/ 368؛ فضائل احمد: 85 ح 126 و 110 ح 162؛ اوائل ابن أبى عاصم: 30 ح 86؛ انساب الأشراف 2/ 8 ح 10؛ سنن کبرى 6/ 206؛ تاریخ طبرى 2/ 310؛ مناقب ابن مغازلى: 14 ح 18؛ معجم بغوى: 418؛ ترجمة الإمام على من تاریخ دمشق 1/ 78 و 79 ح 110 و 111؛ تهذیب الکمال 13/ 449؛ مناقب خوارزمى: 56 ح 22؛ معجم کبیر طبرانى 5/ 176 ح 5002.
(3) حدیث سه در مصادر دیگر: مسند احمد 4/ 371؛ فضائل احمد 83 ح 122؛ سنن ترمذى 5/ 642 ح 3735؛ تاریخ طبرى 2/ 310؛ ترجمة الامام على من تاریخ دمشق 1/ 76 ح 103.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:25
(1) حدیث چهار «1»- این حدیث همانند حدیث سه است. نسائى آن را با سندى دیگر از زید بن ارقم چنین نقل مىکند: نخستین کسى که اسلام آورد على [علیه السّلام] بود.
(2) حدیث پنج «2»- این حدیث نیز همانند حدیث دو است. نسائى آن را نیز با سندى دیگر از زید بن ارقم چنین نقل مىکند: نخستین کسى که اسلام آورد و با رسول خدا صلى اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزارد، على [علیه السّلام] بود.
(3) حدیث شش «3»- عفیف مىگوید: در زمان جاهلیت به مکه آمدم و میهمان عباس بن عبد المطلب شدم. چون خورشید بر آمد و در آسمان بالا آمد، من در حالى که به کعبه مىنگریستم، جوانى را دیدم که پیش آمد و به آسمان چشم دوخت و سپس به طرف قبله ایستاد چیزى نگذشت که نوجوانى آمد و در سمت راست او ایستاد، باز چیزى نگذشت که زنى آمد و پشت سر آن دو ایستاد. پس آن جوان [نماز گزارد و] به رکوع رفت و آن نوجوان و زن نیز به رکوع رفتند. جوان سر از رکوع برداشت، آنان نیز سر از رکوع برداشتند. جوان به سجده رفت آنان نیز با او به سجده رفتند. [با شگفتى] به عباس گفتم: رخدادى بزرگ است؟! رو به من کرد و گفت: [آرى] رخدادى بزرگ است! گفت: آیا این جوان را مىشناسى؟
گفتم: نه. گفت: این محمّد فرزند عبد اللَّه فرزند عبد المطلب، برادرزاده من است.
آیا آن نوجوان را مىشناسى؟
گفتم: نه. گفت: او نیز على فرزند ابى طالب فرزند عبد المطلب برادرزاده من است. آیا آن زنى که پشت سر آنان ایستاده، مىشناسى؟
گفتم: نه. گفت: این خدیجه دختر خویلد همسر برادرزاده من است. برادرزادهام به من مىگوید، پروردگار تو، پروردگار آسمانها و زمین است، و او را به این آیین که بر آن است، فرمان داده، به خدا سوگند بر روى تمام زمین هیچ کس بر این آیین جز این سه نفر نیستند.
__________________________________________________
(1) حدیث چهار در مصادر دیگر: همان مصادر حدیث دوم؛ نیز: ترجمة الإمام على من تاریخ دمشق 1/ 75 ح 101.
(2) حدیث پنج در مصادر دیگر: همان مصادر حدیث دوم؛ نیز: سنن کبرى نسائى 5/ 43- 44 ح 8137.
(3) حدیث شش در مصادر دیگر: سیره ابن اسحاق: 123؛ طبقات کبرى 8/ 17؛ مسند احمد 3/ 306 ح 1787؛ تاریخ کبیر 7/ 74؛ مناقب کوفى 1/ 271 ح 183 و 272، ح 184 و 261، ح 173؛ تاریخ طبرى 2/ 311 و 312؛ مسند ابو یعلى 3/ 117 ح 1547؛ معجم صحابه 5/ 135؛ کامل ابن عدى 1/ 399 و 419؛ معجم کبیر طبرانى 18/ 100 ح 181 و 101 ح 182؛ شواهد التنزیل 1/ 116؛ استیعاب 3/ 1095؛ دلائل بیهقى 2/ 162؛ شرح ابن ابى الحدید 13/ 226.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:27
(1) حدیث هفت «1»- على [علیه السّلام] فرمود: «منم بنده خدا و برادر رسول او، منم صدّیق اکبر.
این [اوصاف] را غیر از من جز دروغگو، نمىگوید؛ من هفت سال پیش از دیگران [با رسول خدا صلّى اللَّه علیه و سلم] نماز گزاردم».
(2) عبادت على [ع]
(3) حدیث هشت «2»- على [علیه السّلام] فرمود: «هیچ کس از این امت را نمىشناسم که پس از پیغمبرش صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم، خدا را عبادت کرده باشد، جز خودم؛ من هفت سال پیش از آن که کسى از این امت خدا را عبادت کند، او را پرستیدهام».
(4) شأن و منزلت على ع نزد خدا
(5) حدیث نه «3»- سعد مىگوید: از رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم [در غدیر خم] در جحفه در حالى که دست على [علیه السّلام] را گرفته بود، چنین شنیدم: حضرت پس از ستایش و ثناى خدا فرمود: «اى مردم، آیا من ولىّ و پیشواى شمایم؟» گفتند: آرى اى رسول خدا. پس دست على را گرفت و بالا برد و فرمود: «این دوست من و اداکننده وظایف من است، و به راستى خداوند دوستدار کسى است که او را دوست، و دشمن کسى است که او را دشمن دارد».
__________________________________________________
(1) حدیث هفت در مصادر دیگر: فضائل احمد: 78 ح 117؛ کتاب السنه 2/ 584 ح 1324؛ مصنف ابن ابى شیبه 6/ 370 ح 20؛ سنن ابن ماجه 1/ 44 ح 120؛ الآحاد و المثانى 1/ 148 ح 178؛ مناقب کوفى 1/ 260 ح 172 و 275 ح 187 و 308 ح 230 و 314 ح 237 و 331 ح 257؛ تاریخ طبرى 2/ 310؛ اوائل عسکرى: 91؛ مستدرک حاکم 3/ 111؛ معرفة الصحابه: 1 ورق 22؛ استیعاب 3/ 1098؛ تهذیب الکمال 22/ 514؛ میزان الاعتدال 3/ 101.
(2) حدیث هشت در مصادر دیگر: مسند طیالسى: 26 ح 188؛ مسند احمد 2/ 166 ح 776؛ مسند ابو یعلى 1/ 348 ح 447؛ مستدرک حاکم 3/ 112.
(3) حدیث نه در مصادر دیگر: کتاب السنه: 551 ح 189؛ مناقب کوفى 1/ 451 ح 355 و 454 ح 356؛ مسند بزّار 4/ 41 ح 1203.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:29
(1) حدیث ده «1»- انس بن مالک مىگوید: نزد پیغمبر صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم پرندهاى [بریان شده] بود، حضرت دعا کرد و فرمود: «خداوندا، محبوبترین آفریدهات را نزد من فرست تا با من این پرنده را تناول کند». ابو بکر آمد، پیامبر وى را نپذیرفت، عمر آمد حضرت وى را نیز نپذیرفت و على [علیه السّلام] آمد و به او اجازه ورود داد.
(2) حدیث یازده «2»- معاویه به [پدرم] سعد بن ابى وقّاص دستور داد تا على [علیه السّلام] را دشنام دهد. چون سعد امتناع کرد به وى گفت: چرا ابو تراب را دشنام نمىدهى؟
سعد گفت: هرگز على [علیه السّلام] را دشنام نمىدهم، چون رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم سه ویژگى در باره على [علیه السّلام] گفته که اگر یکى از آنها براى من بود از شتران سرخ موى نزد من دوست داشتنىتر بود. [یک] از رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم شنیدم که چون در برخى از جنگها على را جانشین خود [در مدینه] کرد و رهسپار جنگ شد على [علیه السّلام] گفت: «اى رسول خدا، آیا من را با زنان و کودکان وامىگذارى مىگذارى؟» حضرت فرمود: «آیا تو خشنود نیستى براى من همانند هارون براى موسى باشى جز آن که پس از من پیغمبرى نخواهد بود».
[دو] باز از رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم در روز [جنگ] خیبر شنیدم که فرمود: «پرچم را به دست مردى خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند»، ما سر کشیده به پرچم چشم دوختیم [و در انتظار آن بودیم که به ما دهد] آن گاه حضرت فرمود: «على را نزد من خوانید». على در حالى که چشمانش درد مىکرد نزد پیامبر صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم آمد، پیامبر صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم در چشمان وى از آب دهان مالید [و على علیه السّلام بهبود یافت] سپس پرچم را به وى سپرد.
[سه] و چون آیه- بنا به روایت هشام- ... إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ ... «همانا خدا مىخواهد رجس و پلیدى را از شما اهل بیت ببرد ...» نازل شد، رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم على و فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و فرمود: «خدایا، اینان اهل بیت من هستند».
__________________________________________________
(1) حدیث ده در مصادر دیگر: سنن ترمذى 5/ 636 ح 3721؛ مسند ابو یعلى 7/ 105 ح 4052؛ کامل ابن عدى 6/ 457؛ مستدرک حاکم 3/ 131؛ مناقب ابن مغازلى: 172 ح 205 و 206؛ ترجمة الامام على من تاریخ دمشق 2/ 124 ح 633.
(2) حدیث یازده در مصادر دیگر: مسند احمد 3/ 160 ح 1608؛ صحیح مسلم 4/ 1871 ح 32؛ سنن ابن ماجه 1/ 45 ح 121؛ مصنف ابن ابى شیبه 6/ 369 ح 15؛ کتاب السنه: 587 ح 1336 و ح 1338 و 596 ح 1387؛ سنن ترمذى 5/ 638 ح 3728؛ مسند ابو یعلى 12/ 310 ح 6883؛ مناقب کوفى 1/ 528 ح 474 و 2/ 501 ح 1006؛ تفسیر طبرى 22/ 6 ح 8؛ صحیح ابن حبّان 15/ 15 ح 6643؛ معجم کبیر طبرانى 1/ 146 ح 328 و 23/ 377 ح 892؛ تفسیر الوسیط واحدى 1/ 441؛ مستدرک حاکم 3/ 108 و 147 و 150؛ سنن بیهقى 7/ 63؛ ترجمه الامام على من تاریخ دمشق 1/ 226 ح 271 و 273 و 274؛ أمالى طوسى: 306 ح 616.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:31
(1) حدیث دوازده «1»- سعد بن ابى وقاص مىگوید: در میان جمعى نشسته بودم آنان بر على [علیه السّلام] عیبجویى مىکردند، [به آنان] گفتم: از رسول خدا صلى اللَّه علیه [و آله] و سلم براى على سه ویژگى شنیدم که اگر یکى از آنان براى من مىبود از شتران سرخ موى نزد من دوستداشتنىتر بود.
شنیدم که فرمود: «تو براى من همانند هارون براى موسى، هستى جز آن که پیامبرى پس از من نخواهد بود».
شنیدم که فرمود: «فردا [در جنگ خیبر] پرچم را به دست مردى خواهم داد که خدا و رسولش را دوست مىدارد و خدا و رسولش هم او را دوست مىدارند [و پرچم را به دست على علیه السّلام داد]».
شنیدم که فرمود: «هر کس من مولاى اویم، على نیز مولاى اوست».
(2) حدیث سیزده «2»- نسائى با سندى دیگر از سعد بن ابى وقاص چنین نقل مىکند:
«رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم فرمود: «فردا [در جنگ خیبر] پرچم را به دست مردى خواهم سپرد که خدا و رسولش را دوست مىدارد و خدا و رسولش هم او را دوست مىدارند و خدا فتح و پیروزى را به دست او جارى مىکند». ما سر کشیده، به پرچم چشم دوختیم [در انتظار آن که به ما دهد] حضرت آن را به على علیه السّلام سپرد.
(3) حدیث چهارده «3»- ابى لیلى مىگوید- با على [علیه السّلام] راه مىرفتیم- به على گفتم: مردم [لباس] شما را غیر عادى مىبینند شما در سرما با دو قطعه پارچه و در گرما با لباس زیاد و ضخیم بیرون مىآیید، فرمود: «آیا با ما در [جنگ] خیبر نبودى؟» گفتم: آرى.
__________________________________________________
(1) حدیث دوازده در مصادر دیگر: مصنّف ابن ابى شیبه: ج 6، ص 369، ح 15؛ سنن ابن ماجه: ج 1، ص 45، ح 121؛ کتاب السنه: ص 596، ح 1387 و ص 610، ح 1454؛ ترجمة الامام على من تاریخ دمشق: ج 1، ص 225، ح 270 و ص 232 و 234، ح 276 و 277؛ البدایة و النهایه: ج 7، ص 431.
(2) حدیث سیزده در مصادر دیگر: کتاب السنه: ص 587، ح 1341 و ص 591، ح 1359؛ مستدرک حاکم: ج 3، ص 116.
(3) حدیث چهارده در مصادر دیگر: مصنّف ابن ابى شیبه: ج 6، ص 370، ح 320؛ مسند احمد: ج 2، ص 168، ح 778 و ج 2، ص 342، ح 1117؛ فضائل احمد: ص 47، ح 73 و ص 141، ح 206؛ تاریخ کبیر: ج 7، ص 263؛ سنن ابن ماجه: ج 1، ص 43، ح 117؛ مسند بزّار: ج 2، ص 135، ح 496؛ معجم کبیر طبرانى: ج 7، ص 77؛ معجم اوسط طبرانى: ج 3، ص 151، ح 2307 و ج 6، ص 368، ح 5785؛ مستدرک حاکم: ج 3، ص 37؛ دلائل النبوه: ص 463، ح 391؛ مناقب ابن مغازلى: ص 74، ح 110؛ ترجمه الامام على من تاریخ دمشق: ج 1، ص 219، ح 260- 264.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:33
(1) فرمود: « [در آن روز] رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم پرچم را به دست ابا بکر داد و او را روانه میدان کرد، او [کارى از پیش نبرد و] برگشت سپس پرچم را به دست عمر داد او نیز [کارى از پیش نبرد] با سپاهش برگشت، سپس رسول خدا صلّى اللَّه علیه و سلّم فرمود: پرچم را به دست کسى مىدهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند، وى هرگز [از معرکه] نمىگریزد؛ آن گاه مرا فراخواند و من مبتلا به چشم درد بودم پس آب دهانشان را در چشمم مالید و فرمود: خدایا او را گزند سرما و گرما حفظ کن، پس از آن هرگز احساس سرما و گرما نمىکنم».
(2) حدیث پانزده «1»- ابى بریده مىگوید: [قلعه] خیبر در محاصره ما بود، ابو بکر پرچم را گرفت، ولى [کارى از پیش نبرد و] پیروزى نصیبش نشد، فردا عمر پرچم را گرفت وى نیز [کارى از پیش نبرد] برگشت و باز پیروزى نصیبش نشد، مردم در آن روز به رنج و سختى گرفتار بودند پس رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم فرمود: «فردا پرچمم را به دست مردى مىسپرم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند، وى تا پیروزى نصیبش نشود بر نمىگردد».
ما شب با آرامش خاطر خوابیدیم به این امید که فردا روز پیروزى است، پس صبح فردا پیامبر خدا نماز گزاردند و بعد از نماز برخاستند و پرچم را طلبیدند و مردم در صفهایشان بودند. هیچ کس از یاران خاص رسول خدا نبود جز آن که امیدوار بود پرچم به او سپرده شود، پس حضرت، على بن ابى طالب را فراخواند و او چشم درد داشت. آب دهان در چشم وى کرد و دست مالید و پرچم را به دست او سپرد و خداوند فتح و پیروزى را نصیب وى کرد. [ابى بریده مىگوید:] من نیز جزو کسانى بودم که براى گرفتن پرچم سرکشیدم.
__________________________________________________
(1) حدیث پانزده در مصادر دیگر: مسند احمد: ج 5، ص 353 و 355؛ فضائل احمد: ص 88، ح 131؛ سنن کبرى نسائى: ج 5، ص 179، ح 8601؛ مناقب کوفى: ج 2، ص 508، ح 1008؛ مناقب ابن مغازلى: ص 188، ح 224، أسد الغابه: ج 4، ص 21.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:35
(1) حدیث شانزده «1»- بریده اسلمى مىگوید: چون رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم در سرزمین اهل خیبر فرود آمد، پرچم را به عمر داد و گروهى از مردم با او روانه کارزار شدند، چون با اهل خیبر روبرو شد با یارانش پا به فرار گذاشت و نزد رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم برگشت، پس رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم فرمود: «پرچم را به دست مردى مىدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند». چون فردا شد ابو بکر و عمر [براى گرفتن پرچم] از یک دیگر پیشى مىگرفتند پس پیامبر خدا، على را که به چشم درد مبتلا بود فراخواند حضرت در چشمان او آب دهان مالید و پرچم را به وى سپرد و گروهى از مردم با او روانه کارزار شدند، پس وى با اهل خیبر روبرو شد، مرحب [از یهودیان خیبر] رجزخوانى مىکرد و مىگفت:
اهل خیبر مىدانند که من مرحب هستم، ... با سلاح کامل، پهلوانى کار آزموده گاه با نیزه مىزنم و گاه با شمشیر، ... شیران که [به من] روى آورند [مىهراسند و] چون شعله آتش بر خود مىلرزند پس دو بار مرحب با على [علیه السّلام] در گیر شدند، على [علیه السّلام] چنان بر فرق مرحب ضربه زد که شمشیر بر سفیدى سر او نشست و لشکریان صداى ضربه شمشیرش را شنیدند، هنوز آخر لشکر، گرد على [علیه السّلام] نیامده بودند که خداوند پیروزى را نصیب او و لشکر اسلام کرد.
(2) حدیث هفده «2»- سهل بن سعد مىگوید: رسول خدا در روز [جنگ] خیبر فرمود:
«فردا پرچم را به دست کسى خواهم داد که خدا پیروزى را نصیب او مىکند آن مرد خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند». پس چون صبح شد همه مردم نزد رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم رفتند و هر کس امیدوار بود پرچم به او داده شود پس حضرت فرمود: «على بن ابى طالب کجاست؟»
__________________________________________________
(1) حدیث شانزده در مصادر دیگر: مصنّف ابن ابى شیبه، ج 7، ص 393، ح 36863؛ مسند احمد: ج 5، ص 358؛ فضائل احمد: ص 103، ح 156؛ کتاب السنه: ص 594، ح 1379 و 1380؛ سنن کبرى نسائى: ج 5، ص 178، ح 8600؛ تاریخ طبرى: ج 3، ص 11 و 12؛ مسند شامیّین طبرانی: ج 3، ص 347؛ مستدرک حاکم:
ج 3، ص 37 و ص 437؛ مناقب ابن مغازلى: ص 187، ح 222؛ کشف الاستار: ج 2، ص 338، ح 1814.
(2) حدیث هفده در مصادر دیگر: مسند احمد: ج 5، ص 333؛ فضائل احمد: ص 107، ح 159؛ صحیح بخارى:
ج 4، ص 57 و 73 و ج 5، ص 22 و 171، ح 3701؛ صحیح مسلم: ج 4، ص 1872؛ سنن سعید بن منصور:
ج 2، ص 178، ح 2472 و 2473؛ سنن ابن ابى داود: ج 3، ص 322، ح 3661؛ سنن کبرى نسائى: ج 5، ص 46، ح 14؛ مسند ابو یعلى: ج 1، ص 291، ح 94 و ج 13، ص 522، ح 18 و ص 531، ح 28؛ مناقب کوفى: ج 2، ص 507، ح 1007؛ صحیح ابن حبّان: ج 15، ص 377، ح 6932؛ مسند رویانى: ص 124، ح 1023.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:37
(1) گفتند: اى رسول خدا، از درد چشمانش مىنالد. حضرت فرمود: «کسى را به نزد او فرستید». پس [کس را فرستادند و] على [علیه السّلام] آمد، رسول خدا [صلّى اللَّه علیه و اله] در چشمان او آب دهان مالید و در حق او دعا کرد پس على [علیه السّلام] خوب شد به گونهاى که هیچ دردى احساس نمىکرد. حضرت پرچم را به وى داد، على [علیه السّلام] گفت: «آیا با آنان پیکار کنم تا مانند ما شوند [و به اسلام در آیند]؟» فرمود: «به مأموریت خود رهسپار شو تا به آستانه آنان رسى، سپس آنان را به اسلام دعوت کن و آنان را از حق خدا، که بر گردن دارند آگاه نما. به خدا سوگند، اگر خدا یک نفر را به دست تو هدایت کند از این که شتران سرخ موى داشته باشى براى تو بهتر است».
(2) حدیث هیجده «1»- این حدیث همانند احادیث پیشین است و نسائى آن را از ابو هریره چنین نقل کرده است: رسول خدا [صلّى اللَّه علیه و آله در جنگ خیبر] فرمود: «امروز پرچم را به دست مردى مىسپارم که خدا و رسولش را دوست مىدارد و خدا و رسولش هم او را دوست مىدارند».
(3) حدیث نوزده «2»- ابو هریره مىگوید: رسول خدا در روز خیبر فرمود: «این پرچم را به مردى مىدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند، خدا او را به پیروزى مىرساند». [در این هنگام] عمر بن الخطاب گفت: هرگز فرماندهى را نمىپسندیدم جز آن روز [که پرچم به من داده شود] پس رسول خدا صلى اللَّه علیه [و آله] و سلم على بن ابى طالب را فراخواند و پرچم را به او داد و فرمود: «برو و روى بر مگردان تا خداوند تو را به پیروزى رساند». پس على [علیه السّلام] اندکى رفت و سپس ایستاد و گفت: «اى رسول خدا، براى چه چیزى با مردم بجنگم؟» حضرت فرمود: «با آنان بجنگ تا به یگانگى خدا و رسالت محمّد [صلّى اللَّه علیه و آله] شهادت دهند، پس چون چنین کردند خونشان و دارایىهایشان را از تو بازداشتهاند جز حقى که در آن قرار دارد و حسابشان با خداست».
__________________________________________________
(1) حدیث هیجده در مصادر دیگر: مصنّف ابن ابى شیبه: ج 7، ص 396، ح 36884؛ سنن کبرى نسائى: ج 5، ص 46، ح 15؛ صحیح ابن حبّان: ج 15، ص 379، ح 6923.
(2) حدیث نوزده در مصادر دیگر: مصنّف ابن ابى شیبه: ج 7، ص 394، ح 36871؛ فضائل احمد: ص 101، ح 153 و ص 113، ح 178 و ص 173، ح 244؛ صحیح مسلم: ج 4، ص 1871، ح 6؛ کتاب السنه: ص 594، ح 1377 و 1378؛ سنن سعید بن منصور: ج 2، ص 179، ح 2474؛ سنن کبرى نسائى: ج 5، ص 179، ح 8603؛ مناقب کوفى: ج 2، ص 502، ح 1005 و 1006؛ تاریخ بغداد: ج 8، ص 5، امالى طوسى: ص 52، ح 68.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:39
(1) حدیث بیست «1»- این حدیث همانند حدیث نوزده است. نسائى آن را با سندى دیگر از ابو هریره نقل کرده است.
(2) حدیث بیست و یک «2»- این حدیث نیز همانند حدیث نوزده است. نسائى آن را با سندى دیگر (غیر از سند حدیث بیستم) از ابو هریره نقل کرده است.
(3) حدیث بیست و دو «3»- این حدیث همانند احادیث پیشین است. نسائى آن را از عمران بن حصین نقل کرده است.
__________________________________________________
(1) حدیث بیست در مصادر دیگر: انساب الاشراف: ج 2، ص 8، ح 11؛ ترجمة الامام على من تاریخ دمشق: ج 1، ص 177، ح 222 و 223.
(2) حدیث بیست و یک در مصادر دیگر: مسند طیالسى: ص 320، ح 2441؛ طبقات کبرى: ج 2، ص 110؛ مسند احمد: ج 13، ص 499، ح 8163 و ج 14، ص 540، ح 8990؛ فضائل احمد: ص 101، ح 152؛ مناقب ابن مغازلى: ص 181، ح 217.
(3) حدیث بیست و دو در مصادر دیگر: سنن کبرى نسائى: ج 5، ص 46؛ مناقب کوفى: ج 2، ص 501، ح 103؛ معجم کبیر طبرانى: ج 18، ص 227، ح 594- 595 و ص 238، ح 596- 599؛ مناقب ابن مغازلى: ص 181، ح 216 و ص 180، ح 215؛ تهذیب الکمال: ج 21، ص 454.
ویژگىهاى على بن ابى طالب علیهما السلام ،ص:41
(1) حسن بن على [ع] از قول پیامبر ص فرمود: جبرئیل از سمت راست و میکائیل از سمت چپ، على [ع] را همراهى مىکنند
(2) حدیث بیست و سه «1»- هبیرة بن یریم مىگوید: حسن بن على [علیهما السّلام پس از شهادت امام على علیه السّلام] در حالى که عمامهاى سیاه بر سر داشت در میان ما آمد و فرمود:
«دیروز در میان شما مردى بود که هیچ کس از پیشینیان بر او سبقت نگرفته و هیچ کس از پسینیان به [بلنداى مقام] او نمىرسند، رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله] و سلم [در باره وى در جنگ خیبر] فرمود: فردا پرچم را به مردى خواهم داد که خدا و رسولش او را دوست مىدارند و او هم خدا و رسولش را دوست مىدارد. جبرئیل از سمت راست و میکائیل از سمت چپ او را در جنگ همراهى مىکنند. هرگز [پرچم] اش بر نمىگردد جز آن که خداوند او را به پیروزى رساند. او هیچ درهم و دینارى از خود بر جا نگذاشت جز هفتصد درهمى که از حق خود به وى عطا شده بود و مىخواست خادمى براى خانوادهاش بخرد».
__________________________________________________
(1) حدیث بیست و سه در مصادر دیگر: طبقات کبرى: ج 3، ص 38؛ مصنّف ابن ابى شیبه: ج 6، ص 372، ح 32085 و ج 6، ص 374، ح 32101؛ مسند احمد: ج 3، ص 246، ح 1719 و ص 247، ح 1720؛ فضائل احمد: ص 90 و 91، ح 135 و 136؛ کتاب الزهد احمد: ص 195، ح 709؛ تاریخ کبیر بخارى: ج 2، ص 362؛ مقتل ابن ابى الدنیا: ص 92، ح 86 و 94 و 95، ح 88 و 90؛ مسند بزّار: ج 4، ص 178، ح 1339 و ص 179، ح 1340 و ص 180، ح 1341؛ الجرح و التعدیل: ج 3، ص 172؛ مناقب کوفى: ج 2، ص 44، ح 530 و ص 45، ح 531؛ مسند ابو یعلى: ج 12، ص 125، ح 6758؛ تاریخ طبرى: ج 5، ص 157؛ معجم کبیر طبرانى: ج 3، ص 79، ح 2717- 2720 و ص 80، ح 2721- 2725؛ مستدرک حاکم: ج 3، ص 172 و ...